روانشناسی سایبری

روانشناسی سایبری (به انگلیسی: Cyberpsychology) شاخهای از علم روانشناسی است که در آن، تأثیر متقابل فناوری بر رفتار انسانها مطالعه میشود.
روانشناسی سایبری (به انگلیسی: Cyberpsychology) شاخهای از علم روانشناسی است که در آن، تأثیر متقابل فناوری بر رفتار انسانها مطالعه میشود. این شاخه که به عنوان یک حوزه میانرشتهای شناخته میشود، نسبتا نوظهور است و در حال گسترش است. روانشناسی اینترنتی، روانشناسی مجازی، روانشناسی وب یا روانشناسی دیجیتال، همگی نامهای دیگری هستند که به همین رشته اشاره دارند و سعی دارند انواع تعاملات و رفتارهای انسانی متأثر از فناوریهای دیجیتال، به ویژه اینترنت و فضای مجازی، را از منظر روانشناختی بررسی و توضیح دهند. این حوزه شامل انواع ارتباطات برخط، بازیهای رایانهای، تکیه بر هوش مصنوعی و رباتها در صنایع و زندگی روزمره، فعالیت هکرها و جنگهای مجازی، و تمام فعالیتهای انسانی در ارتباط با فضای سایبری میشود. پیشنما موضوع روانشناسی سایبری بهطور کلی مطالعه ذهن و رفتار انسانها و شناخت چگونگی تأثیر فناوری و فرهنگ مجازی بر فعالیتهای انسانی است. تمرکز این مطالعات بهویژه روی واقعیت مجازی و رسانههای اجتماعی قرار دارد و بخش عمدهای از آن مربوط به ارتباط افراد و گروهها در فضای مجازی است. برای مثال، برخی از جالبترین موضوعات مورد پژوهش شامل اختلالات هویت مجازی (مثل معرفی خود با سن یا جنسیت متفاوت)، اعتیاد به بازیهای ویدئویی، اعتیاد به رایانه، اضطراب آنلاین و بروز رفتارهای غیرمتعارف در فضای مجازی است. روانشناسی سایبری همچنین به مطالعه تأثیرات هوش مصنوعی، فناوری سایبورگ، واقعیت مجازی، و دیگر تجهیزات فنی میپردازد که میتوانند پیامدهای روانی برای انسانها داشته باشند. این حوزه در زمینههایی مانند امنیت سایبری نیز مورد توجه قرار گرفته است، چرا که موضوعات انسانی در این زمینهها بسیار حائز اهمیت است. با پیشرفت فناوری و گسترش استفاده از اینترنت و فناوریهای دیجیتال، نقش روانشناسی سایبری در درک رفتار انسان در سالهای آینده بیش از پیش اهمیت پیدا خواهد کرد. مراجع اصلی انجمن روانشناسی بریتانیا دارای یک بخش اختصاصی روانشناسی سایبری است که در سال ۲۰۱۸ تأسیس شد. همچنین انجمن روانشناسی آمریکا یک بخش ویژه برای روانشناسی و فناوری رسانه دارد. دانشگاه ماساریک در جمهوری چک برای اولین بار در سال ۲۰۰۷ مجلهای تحت عنوان CyberPsychology: Journal of Psychosocial Research on Cyberspace منتشر کرد که به تحقیقات در فضای مجازی با تمرکز بر علوم اجتماعی میپردازد. پژوهش روانشناسی در فضای مجازی استفاده از رسانههای اجتماعی به سرعت در حال رشد است و روانشناسی سایبری در پی کشف تأثیرات آن بر رفتار انسانها است. بسیاری از مؤسسات در حوزههای مختلف از جمله نظامی، تجاری، علمی و دیگر زمینهها به جمعآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل رفتار کاربران در فضای مجازی پرداختهاند. یکی از ابزارهای شناختهشده جمعآوری اطلاعات در این فضا، کپسولهای اطلاعات است که قابلیت جمعآوری دادهها را دارند و میتوانند در مسائل تبلیغاتی و تجاری نیز استفاده شوند. بسیاری از کاربران هنگام پذیرش شرایط و واگذاری امتیاز کوکیها، مزایای آن را بدون توجه به مضرات احتمالی میپذیرند. این موضوع نشاندهنده توانایی روانشناسان در پیشبینی و تأثیرگذاری بر تصمیمات کاربران است. شبکههای اجتماعی و اختلالات روانی شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک تأثیرات زیادی بر وضعیت روانی کاربران خود دارند. استفاده زیاد از این شبکهها ممکن است منجر به افسردگی، کاهش اعتماد به نفس، تنهایی و انزوای اجتماعی شود. همچنین، مقایسه مداوم زندگی افراد با تجربیات دیگران در فضای مجازی میتواند عزت نفس را کاهش دهد و احساس ناخوشایندی ایجاد کند. افسردگی مطالعات نشان دادهاند که استفاده زیاد از فیسبوک میتواند منجر به احساس افسردگی شود. بهویژه در میان نوجوانان، استفاده از فیسبوک به دلیل مقایسه مداوم با زندگی دیگران، احساس بیکفایتی و افسردگی را افزایش میدهد. انزوای اجتماعی استفاده بیش از حد از رسانههای اجتماعی ممکن است منجر به احساس انزوای اجتماعی شود. روابط مجازی جایگزین تعاملات اجتماعی واقعی میشود و این امر میتواند تأثیرات منفی بر احساسات انسانها داشته باشد. ترس جا ماندن (FOMO) ترس جا ماندن یا FOMO سندرمی است که به دلیل اعتیاد به رسانههای اجتماعی به وجود میآید. این سندرم زمانی بروز میکند که کاربر دایماً وضعیت دوستان خود را بررسی میکند و اگر نتواند این کار را انجام دهد، احساس عقبماندگی از دیگران میکند. کمخوابی مطالعات نشان دادهاند که استفاده از شبکههای اجتماعی میتواند منجر به کمخوابی شود. افراد ممکن است قبل از خواب زمان زیادی را به چک کردن وضعیت دوستان و شبکههای اجتماعی اختصاص دهند که این امر باعث کاهش کیفیت خواب میشود. اعتیاد به فضای مجازی مطالعات اخیر نشان دادهاند که استفاده مفرط از رسانههای اجتماعی میتواند به رفتارهای اعتیادآور منجر شود. برخی از افراد، به ویژه دانشجویان، ممکن است علائم اعتیاد به شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک را تجربه کنند، مانند افزایش زمان صرفشده در شبکههای اجتماعی و احساس اضطراب هنگام عدم دسترسی به آنها. رسانههای اجتماعی و اختلال بیشفعالی مطالعات نشان دادهاند که افرادی که به اختلال بیشفعالی و کمبود توجه (ADHD) مبتلا هستند، ممکن است به راحتی به رسانههای اجتماعی اعتیاد پیدا کنند، زیرا این رسانهها توجه آنها را به سرعت جلب میکنند و این میتواند منجر به مشکلات بیشتر در مدیریت زمان و تمرکز شود. پیشرفتهای فناوری و روانشناسی سایبری پیشرفتهای فناوری تأثیر زیادی بر افرادی که با اختلالات توجه روبهرو هستند دارد. افراد مبتلا به ADHD ممکن است در استفاده از فناوریهای جدید دچار مشکلاتی در مدیریت زمان و تمرکز شوند.